کد مطلب:49143
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
دانشمندان علوم اجتماعي و قانونگذاران و حقوق دانان معتقدند كه با توجه به تحول و تغير اوضاع و مسايل اجتماعي و اختلاف ميان اجتماعات گوناگون بايد قوانين نيزتغير و تحول پيدا كنند . در حاليكه قرآن و قوانين آن مربوط به جامعه اي خاص درشبه جزيره و در چهارده قرن پيش است و با جوامع امروزي متناسب نمي تواند باشد .
اولا , ايـن استدلال , انسان و قانون گذاري او را با خداوند كريم و قانون گذاري اوهمانند دانسته اسـت در حـالـيـكـه عـلم و عقل محدود آدمي به همراه ساير محدوديت هاي اوسبب مي شود كه قوانيني كه وضع مي كند دستخوش تغير و تحول شود . امـا خـداونـد مـتـعـال كه داراي علم ازلي و ابدي است و بر تمام شوونات عالم انساني آگاه است بـراحـتـي مي تواند تمام احكام و قوانيني را كه بشر تا روز قيامت به آن محتاج است , يكجا ودر يك مجموعه مانند قرآن كريم نازل فرمايد . ثانيا : اساس تشريع در قرآن توحيد فطري و اخلاق فاضله غريزي در انسان است كه باتغيير زمان و مـكـان تـغـيـيـر نـمـي كـنـد . نظر قرآن در باب تشريع اين است كه تشريع بايدبر اساس نيازها و استعدادهاي تكويني انسان كه تغير ناپذيرند صورت پذيرد . امـادر نـظـر كـسـانيكه تحولات اجتماعي را سبب تحول در قوانين مي دانند , معنويات , معارف و اخلاق جايي ندارد .
تفسير الميزان ج 1 ص 63
طباطبائي - سيد محمد حسين
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.